لطیفه ها
 
بفرمایید دانلود
دانلود هر چیزی که بخواهی دنیای دانلود
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش امدید این وبلاگ برای فارسی زبانان که گاهی سری به اینترنت میزنند هست . مهم نیست که همیشه میای یا الان اتفاقی اومدی و دیگه ام نمیای ، مهم اینه .خوشحالم که وبلاگ من اومدی من بچه ی .....هستم اگه نمی ترسی باید بگم که من خون آشامم ، البته نه از اون مدل تو فیلما ، عاشق خون دخترام . همه ی دوستای دخترم انگشت هاشون زخمه.تا بعدا
آخرین مطالب
نويسندگان
جمعه 11 آذر 1390برچسب:مقاله ها لطیفه ها, :: 11:42 ::  نويسنده : hidden

خانه ای در حال سوختن بود و ماموران اتش نشانی مشغول خاموش کردن اتش بودند یکی از ماموران که بوی سوختن قند به مشامش رسید ازخانمی که گوشه ایستاده بود و گریه می کرد پرسید=خانم شما در منزل قند نگه داری می کردید زن با ناراحتی پاسخ دادنه چطور مگه مامور جواب داد اخه بوی سوختن ان می اید زن گفت اون شوهرمه که داره میسوزه اخه مرض قند داشت  

 

حسن از سر سفره قهر کرد و رفت مادرش مقداری غذا برای او کنار گذاشت حسن که ماجرا را فهمید گفت من که غذا نمی خورم اما اون رو برای هر کس گذاشته ای کم است                                           

 

بچه گفت پدر چرا دم در عروسی ها پاسبان می گذارند پدرش گفت برای این که داماد فرار نکند        

 

روزی زن جوانی از کنار تشییع جنازه ای رد میشد که دید دونشع کش در جلو راه میروند ویک زن در شت سر انها راه می رود و حدود 1000نفر هم پشت سر زن راه میروند تعجب امانش نداد رفت جلو ودید ان زن سگی به دست دارد پرسید تابوت اول مال کیست زن گفت شوهرم بود که این سگ اورا کشت ومارا به این روز انداخت زن جوان گفت  دومی از کیست زن گفت مال مادر شوهرم است اوهم برای کمک به او امده بود زن جوان گفت میتوانم سگتان را چند روزی قرض بگیرم  زن گفت برو ته صف

 

 

 

از غضنفر پرسیدند چرا سبیل نداری گفت چون من به مادرم رفته ام                                    

 

 

هما مدتها بود که حال و حوصله ی حسابی نداشت مادرش خیال میکرد مریض است هر چه دست به دامن دکتر و دوا میشد  غیر از اسکناس اب کردن چیزدیگری نصیبش نمیشد همسایه های در و کوچه هر کدام یک دوا را تجویزمی کردنند ولی حال دخترک خوب نمی شد  تا این که روزیملیحه خانم که کارش توی حساب و کتاب بود برای احوال پرسی به منزلشان امد از مادرش پرسید  حال هما چطور است  مادرش گفت مادر انشا ا..ه خوب است  ملیحه خانم قبل از این که از خانه بیرون برود گفت چیزی نیست شوهرش میدهی خوب میشود       هما از جا پرید وگفت این خانم دکتر بود                            

 

دیوانه ای چاقویی پیدا کرد نمی دانست ان چی هست ان را پیش دیوانه ی دیگری برد گفت داداش تو ادم دنیادیده ای هستی این چیه دیوانه ی دیگربا خنده گفت این بچه ی اره است که هنوز دندان در نیاورده                          

 

     

1                                                                         

بها می گوید در ابتدای مشروطه به خانه ای رفتم پیر زن و دختر جوانی در انجا بودند  پیر زن پرسید منظور از مشروطه چیست به شوخی پاسخ دادم که در این دختان جوان را به پیر مردان ازدواج می کنند و پیر زنان هم با جوانان ازدواج می کنند   دخترش گفت  این کار چه فایده ای دارد   مادرش گفت ای بی حیا حالا دیگر از قوانین ایراد میگیری                           

 

 

پدر در خانه نشسته بود ونگاه ه جعبه ی شیرینی می کرد ناگهان دختر کوچکش را صدا کرد وگفت دخترم این شیرینی ها را کی خورده دختر جواب داد گوساله   پدر گفت ما که درخانه گوساله نداریم      گفت چرا خودتان من رو گوساله صدا می زنید 

 

صحبت در مورد تنبلی بودکه کسی از میان مردم بلند شد و گفت   در بین حیوانات هم تنبلی وجود دارد من یک خروس دارم  که روزی یک بار می خواند  دیگری گفت من خروسی دارم که هر وقت خروس همسایه می خواند  سرش را به علامت تصدیق بالا و پایین می اورد                                                                 

 

اولی دیشب یک مهمانی داشتیم که تا صبح حرف میزد وخواب را بر ما حرام کرد  دومی در مورد چی حرف میزدید   اولی در مورد مضرات پر حرفی                                                                

 

 

مردی با دوستش به نمایشگاه ماشین رفته بودتا ماشینی بخرد مرد می خواست از ماشین تعریف کند که گفت این ماشین این قدر خوب است که اگر حالا سوارش شوید ساعت 30 2 در مشهد خواهید بود مرد بیرون امد دوستش گفت پس چرانخریدی گفت مرد حسابی من ساعت 30 2  در مشهد غریب وتنها چکار کنم                    


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 48
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1